loading...
پایگاه سایبری حبل
محمدرسول اسمعیل پور بازدید : 657 شنبه 1392/10/21 نظرات (0)

ماجرای یهودیان و تولد حضرت محمد

«به مناسبت هفته وحدت»

یهود و پیامبر

شاید  این سوال پیش بیاید که تولد پیامبر چه رابطه ای با یهود دارد؟ در پاسخ باید گفت: قبر هاشم- جد رسول الله-  در غزه است همان محلی که یهودیان زندگی می کنند.!!!!

اکنون به ارتباط پی بردید؟؟؟!

یهودیان توسط اطلاعات قبلی که جنیان به آنها داده بودند و اطلاعاتی که در تورات آمده بود تمامی خصوصیات پیامبر را می دانستند مثلا می دانستند پیامبر از نسل چه کسی استٰ نام مادر و پدرش چیست؟ و .... فقط آماده ترور پیامبر بودند!

هاشم که تاجر بود؛ برای تجارت کاروانی به سوی شام راه می اندازد در بین راه به خانه ی بزرگ مدینه می رود و از دختر او خواستگاری می کند و او هم به دلیل داشتن مقام مناسب هاشم در قریش دخترش را به ازدواج هاشم در می آورد.

سرانجام ازدواج کردند و هاشم به ادامه راه خود پرداخت و وصیتی برای زنش گذاشت:

در آن وصیت نامه نوشته بود:

از حضرت اسماعیل که من از نوادگان او هستم خبری رسید که گفت از صلب ما کودکی به دنیا می آید که یهودیان را بیچاره می کند. من همسری نداشتم  تنها همسرم تویی و آن کودک از رحم تو به دنیا می آید.

سرانجام هاشم به غزه رفت و  یهودیان توسط اطلاعاتی که از قبل داشتند واطلاعات جدیدی که جنّیان به آنها دادند هاشم را شناسایی و ترور کردند.

(در تورات اصلی تمامی نشانه های پیامبر آمده بود رهبران آنها ان نشانه را از تورات حذف کردند!!!!)

وقتی پسر هاشم بدنیا آمد اسمش را شیبه گذاشتند.

برادر هاشم اسمش مطلب بود .او هم برای تجارت در بین راه  به خانه بزرگ مدینه می رود؛ وقتی وارد خانه می شود پسری را می بیند که در حال شمشیر بازی است و اینگونه رجز می خواند: انا شیبه ابن هاشم  مطلب با شنیدن این حرف تعجب می کند و می گوید یاد برادرم هاشم افتادم.

مادر شیبه که مطلب را شناخت با گریه به مطلب می گوید این برادر زاده توست!!!!

در تاریخ دو گونه آمده است که مطلب یا بچه را به زور یا با رضایت مادر می گیرد . سرانجام وقتی مطلب بچه را گرفت اسم او را  عبدالمطلب می گذارد و می گوید این خادم من است چون اگر یهود می فهمید که بچه هاشم است او را می کشتند می کردند.

سر انجام فرزند عبد المطلب، عبدالله به دنیا می آید.

یک زن یهودی به نام ام قتال علاقه زیادی به ازدواج با عبد الله داشت.

روزی ام قتال به عبد الله پیشنهاد تجارت دو نفره را داد! عبد الله با این شرط که با او ازدواج نمی کند این تجارت را پذیرفت.

مادر عبدالله از این موضوع با خبر شد و طی ماجرایی آمنه را پیدا کردند.(ماجرای پیدا کردن آمنه مفصل است و می توانید به کتاب تبار انحراف مراجعه کنید)

بعد از ازدواج عبدالله با آمنه ؛ عبد الله به ام قتال گفت که کاروان را راه بینداز و به تجارت برویم

ام قتال گفت: نه من می خواستم آن نوری که در صلب تو بود از رحم من به دنیا آید.

عبدالله از آن پس با پول عمویش برای تجارت به شمال مدینه جایی که یهودیان آنجا هستند رفت وقتی به آنجا رسید شناسایی شد و او را مسموم کردند وکشتند. اما غافل از اینکه آمنه دو ماه باردار است.

اکنون متوجه می شویم که چرا پیامبر را به دایه ای می دهند که او را به بیبان ببرد.

شاید بگویید این رسم عرب است اما چرا حضرت حمزه که دو ماه ازپیامبر بزرگ تر بود را به دایه ندادن!!

نکته مهم دیگر این است که پیامبر را به دایه ای در مدینه می دهند نه در مکه!!! دایه ای انتخاب می کنند که در قبیله بنی کلب که به شدت فقیر است زندگی می کرد؛ در حالی که بچه تا دوسال شیر می خورد ولی پیامبر تا 4 سالگی آنجا می ماند!!

آیا این کار های برای حفظ پیامبر از شر یهود نبود؟؟؟؟؟

 

عبد المطلب در تمامی جلسات دار الندبه غریش پیامبر را با خودش به همراه می برد .

تمامی این محافظت ها برای حفظ جان پیامبر بود!!!

(یهودی ها کتابی دارند به نام رویای کودکی که هفتاد سال قبل از پیامبر نوشته شده در این کتاب تمام ویژگی های پیامبر موجود است)

نکته آخری که ثابت می کنه یهودیان قصد ترور شخص پیامبر را داشتند این است که:

یهودیان از سرزمین غزه به شمال مدینه می آیند . چون توسط اطلاعاتی می دانستند پیامبر از همانجا متولد می شود

در کتاب ها آمده است که سرانجام پیامبر به دست پیرزن یهودی تکه گوشتی سمی خورد و شهید شدند.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 86
  • کل نظرات : 210
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 34
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 60
  • باردید دیروز : 34
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 282
  • بازدید ماه : 721
  • بازدید سال : 3,251
  • بازدید کلی : 102,696