تنها دینِ مرضیّ خدا

دين تثنيه و جمع ندارد، تنها دینِ مرضیّ خدا اسلام است

به گزارش پایگاه سایبری حبل به نقل از  اسراء نیوز؛ حضرت آيت الله جوادي آملي در جلسه درس تفسیر فرمودند:

در سوره مبارکه «آل‌عمران» آمده است که تنها دين مرضيّ نزد خدا و مقبول نزد خدا اسلام است ﴿إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الْإِسْلاَمُ﴾ لذا دين نه تثنيه دارد نه جمع، صراط هم نه تثنيه دارد نه جمع؛ صراط يکي است، دين و اسلام هم يکي است ولکن آن فروع جزئي که در آیۀ ﴿لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً﴾ آمده است، راه‌هاي فرعي است که هر کدام از اينها باز به همين صراط مستقيم برمي‌گردد لذا اين‌طور نيست که ما چند صراط داشته باشيم.

معظم له در تأييد مقام رسالت پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) و بر صراط مستقيم بودن آن حضرت و همچنین در نفي پلوراليزم ديني ابراز داشتند:

در سوره «هود» بيان قرآن اين است که خدا بر صراط مستقيم است ﴿إِنَّ رَبِّي عَلَي صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾ تمام کارهاي خدا سبحان بر صراط مستقيم است و وقتي کار خدا بر صراط مستقيم بود کار انبيا و ائمه(عليهم السلام) هم بر صراط مستقيم است لذا اين‌چنين نيست که ما چندتا صراط مستقيم داشته باشيم بدین صورت که يکي صراط مستقيمي باشد که راه خدا بر آن است و يکي هم راه‌هاي مستقيم داشته باشيم که راه انبيا بر آن است بنابراین همۀ انبياء راهيان راه الله هستند.

مفسر بزرگ قرآن در پاسخ سؤال تفاوت سُبُل با صراط بیان داشتند: سبل به غير حق هم اسناد داده شده است ﴿سَبِيلَ الْغَيِّ﴾ لذا سبيل گاهي حق است و گاهي باطل مثل سبيل شيطان ، ولي صراط فقط حق است.

استاد برجستۀ حوزۀ علمیه در ادامۀ نفي پلوراليزم ديني فرمودند:

برهان دوم در نفي پلوراليزم ديني را در سوره مبارکه «انعام» فرموده اند: ﴿وَهذَا صِرَاطُ رَبِّکَ مُسْتَقِيماً﴾ اين راه مستقيم الهي است که ﴿قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّکَّرُونَ﴾ آن وقت ﴿لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ﴾ اين صراط مستقيمي که ذات اقدس الهي به پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود همان ﴿إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الْإِسْلاَمُ﴾ است که واحد است و کثير نيست و همان ﴿إِنَّ رَبِّي عَلَي صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾ است که واحد است و کثير نيست لذا اگر صراط ‌ها متعدّد باشد و هر پيامبري صراط خاصّ خودش را داشته باشد او ديگر همسفر انسان نيست بنابراین چون خدا بر صراط مستقيم است همه انبيا هم بر همين صراط‌ اند؛ آنکه در سوره مبارکه «نساء» بود اين بود که ﴿مَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم﴾ اينها چه کساني‌اند ﴿مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولئِکَ رَفِيقاً﴾ همه اينها همسفران همين راه‌اند لذا اگر همه انبيا همسفرند، اگر همه اوليا همسفرند، اگر همه شهدا و صدّيقين همسفرند معلوم مي‌شود راه يکي است ﴿فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولئِکَ رَفِيقاً﴾ بدین صورت جريان پلوراليزم ديني يعني کثرت ديني ابطال شد.

ایشان در بخش دیگری از تفسیر سورۀ مبارکه «یس» دايرۀ انذارکنندگان الهي را گسترده دانستند و فرمودند:

نذير يا پيغمبر است يا امام معصوم ، يا نايب خاص يا نايب عام و یا علما هستند. لذا به تمام افراد تبهکار که وارد جهنم مي‌شوند مي‌گويند: ﴿أَلَمْ يَأْتِکُمْ نَذِيرٌ﴾ فرشته‌هاي جهنم(سلام الله عليهم) به او مي‌گويند مگر نذيرکننده ای نيامد؟ نذير، تنها پيغمبر و امام نيست بلکه عالِم محل، امام جماعت، سخنران یا واعظ محل، فرد مسئله‌گو اينها همه نذيرند و حجّت الهي را دارند.چرا که آن واعظ«قال النبي، قال الوصي» می گوید و از خودش حرفی نمی زند.