loading...
پایگاه سایبری حبل
محمدرسول اسمعیل پور بازدید : 280 یکشنبه 1393/06/23 نظرات (1)

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/27421/images/smpf.jpg

امروز رفتم تو سایت رهبرمون دیدم یک بخشی به نام http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/27421/images/note.gif هست، خیلی خوشحال شدم رفتم توش دیدم موضوعش اینهhttp://farsi.khamenei.ir/ndata/news/27421/images/text-1.png دل نوشته های قشنگی نوشته شده بود زیرش؛ چندتا از اون دلنوشته های قشنگ و گلچین کردم و تو ادامه مطلب میتونید اونا رو ببینید.

****************

بسم الله الرحمن الرحیم
می گویند دختر ها سخت بابایی هستند ... !
جانشان به جان ِ پدر بسته است 
که تاب ِ سرما خوردگی ساده اش را ندارند, چه رسد که ... همه می دانند نفس نفس های دختر با تپش های قلب بابا میزند 
بابای مهربانم ... !
امروز تپش های قلبم یکی در میان میزند , که نکند ... گرچه فرمودی عملی ساده است اما بابا جان ؛ 
یک خراش ِ ساده هم دل ِ دختر را هزار پاره می کند ...
سالم بمان ... سرحال 
 بابا جان 
 مراقب خودتان باشید که دختر ها سخت بی تاب دل دارند.

به ادامه مطلب بروید....

محمدرسول اسمعیل پور بازدید : 250 شنبه 1393/02/13 نظرات (0)

تقدیم به تمامی معلمین جهان

معلم.هفته معلم.مقاله.دل نوشته

سلام بر عشق،سلام بر ایثار

سلام بر فداکاری،سلام بر امید

و سلام بر معلم

نمی دانم معلم چه کلمه ایست که وقتی بر زبان می آورم گویی تمام کلمات در برابرش سر تعظیم به زیر می آورند.

معلم همان پرنده ایست که هرگز از آموزش پرواز به فرزندانش ناامید نمی شود و روحیه امید در عمق وجودش هویداست.

معلم همان عشق است،عمل است،امید است فداکاریست،مهربانیست،از خودگذشتگیست و معلم ساحلی است که در برابر امواج سهمگین دریا می ایستد و از هم فرو نمی پاشد.

می گویند معلم همچون شمع می سوزد تا ما در روشنایی او رشد کنیم ولی بهتر است بگوییم: معلم همچون ماه می تابد و هرگز خاموش نمی شود و تا ابد راه را در این تاریکی به انسان نشان می دهد.

و پیامبر اکرم چه زیبا فرمود: فضیلت و برتری معلم و عالم نسبت به عابد ،به برتری ماه ، نسبت به ستارگان می ماند.

ای معلم : ای روشنی بخش دلها . براستی که تو بعد از خداوند (علم الانسان ما لم یعلم ) هستی.چگونه می توان تو را ستود و تو را سرود که تو خود سرود قافله ی تمدن هستی .

والسلام

" جانم فدای امام هادی علیه السلام "

محمدرسول اسمعیل پور بازدید : 242 دوشنبه 1393/01/04 نظرات (4)

شهدا.طلائیه.سال تحویل

نسیم عشق بر مشامم می رسید.

احساس غربت می کردم!

صدای تنفس خاک را می شد از دور احساس کرد.

آن خاکی که  بوی عشق، ایثار، مردانگی ، جوانمردی ، محبت ، صداقت ، غیرت و .... می داد

انگار آن خاک ها هنوز زنده بودند...

از اعماق آن خاک صدای فاخلع نعلیک را میشندیدی؛

نمی دانم چه حسی بود که بی اختیار کفش هایت را از حجاب دلت جدا می کرد.

وقتی که دلت را بر آن خاک می گذاشتی خود را بر اوج آسمان می یافتی؛ نمی دانم چه عظمتی مرا از چاه ظلمانی نفسم رها می کرد.

ندایی دلم را آرام می داد و می گفت: خوش آمدی!

دیگر احساس غربت نمی کردم!

در آن شلوغی دلم دنبال چیزی می گشتم آری دنبال شهدا بودم.

جای خالی شان دلم را آزار می داد.

در آن غروب زیبا صدایی از سمت آسمان می آمد و می گفت:

وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا

با آن ندای آسمانی دلم کمی آرام شد. حضور شهدا  در اطراف دلم قابل احساس بود.

دیگر هیچ چیز در نظرم اهمیت نداشت.

و یاد خدا دلم را آرام می داد.

هوا تاریک شده بود.

صدای یا مقلب القلوب و الابصار با ندای حول حالنا الی احسن الحال حالم دگر گون کرد.

اکنون توانستم حالم را به بهترین نحو تغییر دهم

و سالم را به بهترین شکل شروع دهم.

*االهم عجل لولیک الفرج*

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 86
  • کل نظرات : 210
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 39
  • باردید دیروز : 34
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 261
  • بازدید ماه : 700
  • بازدید سال : 3,230
  • بازدید کلی : 102,675